هزاران وصله
صور اسرافیل صور اسرافیل

گم می شوم دوباره

با اوازهای تو

میان عقده های هزاران ساله

که چین دامن مادر را به پدر وصله می زند

ومن میان تمام این کشاکش

بی رمق من

خودم را جمع می کنم

تکه تکه از تمام کوچه ها

و چشم هایی

که مرا در سرک ها می خورد

و تف می کنند در گریبانم

وباز من چقدر ساده لوحانه

به تو می آویزم

خودم را

تنم را

در لحظه هایی که کودکی ام

مرا میان حجم کلمات له می کند

و باز در هچوم دروغ های توست

که من فرو می ریزد

در خود شکسته/ ریخته

گم می شوم دوباره

با اوازهای تو

میان عقده های هزاران ساله

که چین دامن مادر را به پدر وصله می زند

ومن میان تمام این کشاکش

بی رمق من

خودم را جمع می کنم

تکه تکه از تمام کوچه ها

و چشم هایی

که مرا در سرک ها می خورد

و تف می کنند در گریبانم

وباز من چقدر ساده لوحانه

به تو می آویزم

خودم را

تنم را

در لحظه هایی که کودکی ام

مرا میان حجم کلمات له می کند

و باز در هچوم دروغ های توست

که من فرو می ریزد

در خود شکسته/ ریخته


September 28th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان